میدونی حالم این روزا بدتر از همست

آخه هرکی رسید دل ساده ی من رو شکست

قول بده که تو از پیشم نری

واسه من دیگه عاشقی جاده ی یک طرفست


میمیرم بری آخرین دفعست

پرواز تو قفس شدم بی نفس شدم

دیگه تنها شدم توی دنیا بدون خودم

راستشو بگو این یه بازیه

نکنه همه حرفای تو مثه حرف همه

صحنه سازیه این یه بازیه

نمیدونی که چه حالی داره قلبم...


نمیدونی چه بغضی تو گلومه...

نمیدونی که چه بیقرارو گریونم...

وقتی دونه دونه عکسات روبرومه...

نمیدونی چقدر دستاتو کم دارم...

نمیدونی چقدر تنهایی بی رحمه...

که وقتی نیستی توی آینه میبینم...

یه مردی که شکسته و نمیفهمه...

تمومه ساعت هارو بی تو داغونم...

تموم عمرمو یادتو میمونم...

که واسه یک لحظه برگردی به این خونه

ببینی تو نبود تو چه دیوونم...

بگو دستامو میشناسی یا نه...

نگو عطرم واسه تو آشنا نیست...

بگو هنوزم منو میشناسی...

فقط نگو نگو که ناشناسی...

دیگه دستای سردم نا نداره...

قلم رو روی کاغذی بیاره...

که بیاد تو ترانه بنویسه...

همون مردی که بی تو بیقراره...

یادش بخیر...
روزایی که فکر می کردم...
تنهاییی یعنی فقط وقتی که کسی خونه نیست...!

قبل ترها

فک می کردم بهم خیانت کردی

ولی وقتی طرفو دیدم

فهمیدم جنایت کردی !

اونم به خودت . . .

یه “دوستت دارم”هایی هم هست …

میدونی دروغه ها …

ولی قلبت واسه باورش به عقلت التماس میکنه …!

به بعضیا باید گفت
ببین گوش کن:
فرقی نمیکنه من و تو متولد کدوم برج سالیم ،

مهم اینه که اگه تو نباشی من همیشه برج زهرمارم . . .

بچــــه که بودم فکـــر میکردم فقـــط زنبــــورها نیش میزننـــد
بـــــــزرگ شدم
دیـــدم، شنیـــدم، رفتــــم، آمـــدم
و یــــاد گرفتــــم
نــــه، آدمها هم نیــــش میزننـــد
هر چقـدر صمیــــــمی تر، عزیزتر
نیششـــان ســـــمی تــــر !