| چهارشنبه 06 تیر 1403
رمان ناب | رمان ناب دانلود و خرید رمان های عاشقانه پرطرفدار ❤️
خواندن آنلاین رمان قرعه به نام سه نفر دانلود رمان ایرانی دانلود رمان طنز دانلود رمان عاشقانه دانلود رمان فوریو دانلود رمان قرعه به نام سه نفر apk دانلود رمان قرعه به نام سه نفر epub دانلود رمان قرعه ب
صفحه اصلی / رمان / رمان های عاشقانه / رمان قرعه به نام سه نفر از فرشته تات شهدوست دانلود با لینک مستقیم

خواندن آنلاین رمان قرعه به نام سه نفر دانلود رمان ایرانی دانلود رمان طنز دانلود رمان عاشقانه دانلود رمان فوریو دانلود رمان قرعه به نام سه نفر apk دانلود رمان قرعه به نام سه نفر epub دانلود رمان قرعه به نام سه نفر pdf دانلود رمان قرعه به نام سه نفر از رمان باز دانلود رمان قرعه به نام سه نفر از فرشته تات شهدوست دانلود رمان قرعه به نام سه نفر از فرشته27 دانلود رمان نودهشتیا دانلود رمان هیجانی رمان باز رمان های فرشته27 رمان‌های فرشته تات شهدوست سایت های رمان سایت‌های رمان شخصیت های رمان قرعه به نام سه نفر فرشته تات شهدوست رمان نویس فرشته تات شهدوست نویسنده رمان فرشته27 رمان نویس فرشته27 نویسنده رمان کانال رمان قرعه به نام سه نفر لیست تمام رمان های فرشته 27 لینک های رمان قرعه به نام سه نفر موضوع رمان قرعه به نام سه نفر یک رمان

دانلود رمان قرعه به نام سه نفر برای پی‌دی‌اف، اندروید، آیفون، جاوا

 

موضوع رمان: عاشقانه ، طنز ، هیجان‌انگیز

نویسنده رمان: فرشته تات شهدوست

تعداد صفحات: ۷۸۷

 

رمان قرعه به نام سه نفر

 

خلاصه‌‌ رمان : داستان درباره سه برادر با نام های (رادوین، رایان، راشا) است.

که در داستان شخصیت راشا کمی تا نسبتی پررنگ تر هست.

این سه برادر یک جورایی هم دارای شخصیت منفی وهم مثبت هستند.

با اینکه وضعیت مالی بدی ندارند ولی بعضی وقت ها دزدی می کنند.

با گذشت زمان آنها از هیجان دزدی خسته می شوند و تصمیم می گیرن که دیگر این کار منفی را انجام ندهند.

در این میان اتفاقاتی رخ می دهد و وکیلی با آنها ملاقات می کند و می گوید که پدرشان برای آنها یک ویلا به ارث گذاشته است.

 

با شنیدن این خبر شوکه می شوند و می روند تا آن ویلا را ببینند.

در آنجا متوجه می شوند که سه خوهر پول دار به نام های (تانیا، ترلان، تارا) هم ادعای مالکیت این ویلا را می کنند، حالا…

بخشی از متن رمان قرعه به نام سه نفر

رایان: راشا اون نور لامصب رو بنداز رو دستم نه تو چشمم، کورم کردی…

راشا سریع نور چراغ قوه را بر روی دست رایان انداخت.

خیلی ماهرانه سعی داشت در گاوصندوق را باز کند.

رادوین: زود باشید دیگه، گاوصندوق حرفه ای که نیست.

توی درگاه اتاق ایستاده بود و از همان جا بیرون را می دید.

رایان با حرص گفت: من بچه زرنگم یا تو رادوین؟

کمی صبر داشته باش برادر من، خم رنگ رزی که نیست، وقت می خواد.

راشا: آره راست میگه، وقت می خواد، ولی رایان جان، داداشه من، این طور که تو کند کار می کنی باید به فکر باز کردن قفل در زندان باشی نه گاوصندوق…

 دانلود رمان 

  • اشتراک گذاری
نظرات این مطلب
کد امنیتی رفرش
مجوز ها
آمار سایت
  • آمار مطالب
  • تعداد مطالب : 1497
  • تعداد نظرات : 4877
  • آمار کاربران
  • افراد آنلاین : 112
  • اعضا آنلاین : 0
  • تعداد اعضا : 5512
  • آمار بازدید
  • بازدید امروز : 704
  • بازدید دیروز : 1,044
  • آی پی امروز : 368
  • آی پی دیروز : 158
  • گوگل امروز : 2
  • گوگل دیروز : 2
  • بازدید هفته : 3,221
  • بازدید ماه : 27,050
  • بازدید سال : 166,502
  • بازدید کلی : 15,517,663
  • اطلاعات شما
  • آی پی : 18.220.195.76
  • مرورگر : Safari 5.1
  • سیستم عامل :
  • امروز : چهارشنبه 06 تیر 1403
لینک دوستان
تبلیغات
محل تبلیغات شما
کیفیت سایت را چطور میبینید ؟
درباره سایت
رمان ناب | رمان ناب دانلود رمان های عاشقانه پرطرفدار ❤️
آخرین نظرات
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمان ناب | رمان ناب دانلود و خرید رمان های عاشقانه پرطرفدار ❤️ " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.
نام کاربری :
رمز عبور :
تکرار رمز :
موبایل :
ایمیل :
نام اصلی :
کد امنیتی :
 
کد امنیتی
 
بارگزاری مجدد