| چهارشنبه 13 تیر 1403
رمان ناب | رمان ناب دانلود و خرید رمان های عاشقانه پرطرفدار ❤️
چیستا یثربی,قسمت هجدهم داستان پستچی,داستان پسچی,داستان پستچی چیستا یثربی,قسمت 18 داستان پستچی,داستان چیستا و علی,قسمت آخر داستان پستچی,سایت عاشقانه رمان,رویای خیس,
صفحه اصلی / قسمت آخر داستان پستچی

قسمت آخر 29 داستان عاشقانه پستچی

قسمت آخر 29 داستان عاشقانه پستچی

...بدون تو میمیرم . این جمله را علی با چنان معصومیتی گفت که مرا به چهارده سالگی برد. وقتی برای اولین بار در خانه را باز کردم و آن پسرک قدبلند موطلایی را دیدم که پیک الهی بود! آنجا میماندم؟ بی اجازه پدر، هرگز شبی جایی نمانده بودم. حسی در درونم میگفت: فرار کن چیستا! نباید اینجا بمانی و حس دیگری میگفت: این مرد عاشق توست و تو عاشق او. چرا حالا که به تو احتیاج دارد، باید تنهایش بگذاری؟ حالش طبیعی نبود، غم مرگ مادر و اهانتهای ریحانه درنامه ای که به آینه چسبانده بود، توان قهرمان مرا گرفته بود.


به ادامه مطلب بروید...

  • اشتراک گذاری
قسمت بیست و دوم 22 از داستان چیستا و علی

سر کوچه اقاقیا ایستاده بودم.همینجا بود.پلاک سه.یک آپارتمان قدیمی.آنقدر ساکت که انگارعکس یک کتاب کودک بود.ازآن خانه کسی بیرون نمیامد!قلبم انگاردرزد ودرباز شد.اول پشتش به من بود. داخل رفت، مادرش را روی ویلچر بیرون آورد.از آن زن قدبلند موطلایی، موجودی دردمند ومچاله مانده بود.چادر سفیدی بر سر،به جای گیسوان بور،فرق سرش میدرخشید.ابرو و گیسوانش ریخته بود و معلوم بود که درد میکشد.


به ادامه مطلب بروید...

  • اشتراک گذاری
اگر از جنگ دنیا برنگشتم ، تو جای هردوتامون زندگی کن

اگر از جنگِ دنیا برنگشتم تو جایِ هردوتامون زندگی کن 


تمامِ لحظه هامون منطقی بود تو جایِ هردومون دیوونگی کن 


دلم تنگِ واسه روزای بارون که چترِ تو فقط پناهِ من بود


اگه دستاتو بی موقع گرفتم همون زیباترین گناهِ من بود

 

دلم باید کدوم شهرُ بگرده ؟ باید پایِ کدوم جاده بشینه 


رو گندمزارِ موهایِ تو مُردن واسم مومن ترین مرگ زمینه 


کی حالِ منو میدونه به جز تو ؟ کسی نشونی مو خبر نداره


واست یه جمله ی تازه نوشتم ولی کی واسه من نامه بیاره ؟


چقـد تو کوچه رو نگاه کردم چه پله هایی که پرواز کردم


چقد سایه تو اشتباه دیدم مثه دیوونه ها در باز کردم


تمامِ جمله هایِ تو قشنگه فقط تو اسممُ غلط نگفتی


شده خودم بیفتم پایِ دنیا نمیزارم که تو از پا بیفتی


باید دردمو تو دلم بریزم مثه حرفی که تو نمیشنوی شم


باید به خاطرت با کی بجنگم تا مثل شونه های تو قوی شم


کسی که قهرمان قصه هامه چطور میتونه از دلم جدا شه


یه ماهی ام که دریاشُ گرفتن دلش میگیره تویِ برکه باشه


چقـد تو کوچه رو نگاه کردم چه پله هایی که پرواز کردم


چقد سایه تو اشتباه دیدم مثه دیوونه ها در باز کردم


« علی رادی - تیتراژ فیلم پستچی چیستا یثربی »
  • اشتراک گذاری
قسمت نوزدهم 19 داستان عاشقانه پستچی

زدم بیرون! انگار از همه دنیا زدم بیرون!ازکنار گورستانی گذشتم که آنجا باهم وضو گرفته بودیم.شیرآب، همان بود.چقدر طول میکشد که یک دختر بیست و یکساله؛ هفت بار از سرگیشا تا بالای تپه های آخر را بدود و یا علی فریادکند؟تپه های گیشا، آن زمان به یک تیمارستان میرسید، چند بار تا بیمارستان دویدم و گریه کردم و بیماران، پشت میله ها با من گریه میکردند.بی آنکه بدانند چه شده است!


به ادامه مطلب بروید...

  • اشتراک گذاری

دانلود قسمت هجدهم 18 داستان پستچی

دانلود قسمت هجدهم 18 داستان پستچی
حافظه گاهی زخم میزند.خاموشش کرده ام.چه سالی است؟هفتادویک.علی بعداز جریان دفترخانه چه سالی رفت؟ شصت ونه.یعنی دوسال برای نجات صوفیا؟ در جنگ روزهارا عادی نمیشمارند.گاهی یک دقیقه، یک قرن طول میکشد و گاهی صدها سال، ثانیه ای است. علی برای ورود به جمع نظامیان مخوفی که صوفیارااسیرکرده بودند،باید یکی ازآنها میشد.عملیات سختی بود.باید زبان را مثل زبان مادری یاد میگرفت و به عنوان یک نیروی نفوذی، اعتماد صربها را جلب میکرد.بانیروی چریکی،نمیتوانست صوفیا را نجات دهد.

به ادامه مطلب بروید...
  • اشتراک گذاری
مجوز ها
آمار سایت
  • آمار مطالب
  • تعداد مطالب : 1497
  • تعداد نظرات : 4877
  • آمار کاربران
  • افراد آنلاین : 55
  • اعضا آنلاین : 0
  • تعداد اعضا : 5512
  • آمار بازدید
  • بازدید امروز : 953
  • بازدید دیروز : 539
  • آی پی امروز : 425
  • آی پی دیروز : 181
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 3
  • بازدید هفته : 4,801
  • بازدید ماه : 4,801
  • بازدید سال : 177,491
  • بازدید کلی : 15,528,652
  • اطلاعات شما
  • آی پی : 18.191.154.231
  • مرورگر : Safari 5.1
  • سیستم عامل :
  • امروز : چهارشنبه 13 تیر 1403
لینک دوستان
تبلیغات
محل تبلیغات شما
کیفیت سایت را چطور میبینید ؟
درباره سایت
رمان ناب | رمان ناب دانلود رمان های عاشقانه پرطرفدار ❤️
آخرین نظرات
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمان ناب | رمان ناب دانلود و خرید رمان های عاشقانه پرطرفدار ❤️ " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.
نام کاربری :
رمز عبور :
تکرار رمز :
موبایل :
ایمیل :
نام اصلی :
کد امنیتی :
 
کد امنیتی
 
بارگزاری مجدد